■ زمانی نشان دادن چهره امام تابو بود
رضا ایرانمنش، بازیگر نام آشنای سینما و تلویزیون در گفتوگو با قدس با بیان اینکه از اول انقلاب این بحث مطرح بود که چهره امام را چگونه نشان دهیم، گفت: متأسفانه اول انقلاب یک وحشتی برای فیلمساز ایجاد کردند که نشان دادن تصویر چهره حضرت امام مثل امام حسین(ع) ممنوع است، اگر فیلمساز میخواست امام را نشان دهد از تبعاتش میترسید. درست این بود که این مسئله را نهادهای مربوط بخوبی تبیین میکردند تا یک تابو درست نشود. آقای دری اولین بار در سریال کلاه پهلوی این تابو را شکستند و چهره امام را نشان دادند. دیدیم که هیچ اتفاق خاصی هم نیفتاد.
وی با گلایه مندی از اینکه رویکرد مسئولین و در درجه دوم هنرمندان نسبت به کارهای انقلابی خیلی کم شده است، خاطرنشان کرد: در سالهای اخیر ما کمتر کاری را میبینیم که پیرامون انقلاب باشد. شاید مسئولین بگویند هنرمندان نمیآیند، ولی وقتی پشتیبانی و تأمین هزینه از فیلمساز نشود، مطمئناً تهیه کننده نیز پیشقدم نمیشود چون او دنبال کار بفروش است و میخواهد برگشت پولش را تضمین کند. پس بحث این نیست که مردم کارهای ارزشی را نمیبینند، بلکه سرمایه گذار دنبال بازگشت سرمایه است و تا این امر محقق نشود همین روال ادامه خواهد داشت. الان خیلیها دنبال این هستند که کار کم هزینه باشد، مبلی باشد تا روی آن لم بدهند و با یک داستان ساده سریع فیلم بسازند و وقتی روی پرده رفت، گیشه را تسخیر کند.
ایرانمنش با اشاره به دهه 70 و اینکه آن ایام فیلمهای دفاع مقدس زیاد ساخته میشد، گفت: در آن دوران حوزه هنری، سیاستهای خوبی به خرج داد و جواب گرفت. مثلاً به همه فیلمسازان اعلام کرد هرکس در فیلمش حتی یک سکانس هم شده، گریزی بزند به جبهه و جنگ، من به عنوان متولی فلان مبلغ کمک میکنم. آن سال ببینید چقدر فیلمهای این مدلی ساخته شد که گاهی یک سکانس هم که شده، فلشبک میزدند به دوران جنگ. الان نه تلویزیون پول میدهد و نه ارشاد و نه نهادهای دیگر. انجمن سینمای دفاع مقدس و یا بنیاد نشر آثار دفاع مقدس که وظیفهشان این تولیدات است و اصلاً بودجه میگیرند تا این آثار را بسازند باید جواب بدهند که چرا حمایت نمیکنند.
■ توان فنی ساخت نقاط اوج زندگی امام در سینمای ما نیست
جواد اردکانی، کارگردان سینما معتقد است که زندگی حضرت امام (ره) نقاط اوجی دارد که اگر نتوانیم در آثار نمایشی، این نقاط اوج را نشان دهیم، هر چیزی را که به مخاطب نشان دهیم، او را اغنا نمیکند.
وی با بیان اینکه بازسازی نقاط اوج زندگی امام خمینی (ره) بسیار دشوار و پرهزینه است، توضیح میدهد: مثلاً صحنه ورود امام به ایران و استقبال تاریخی که از ایشان شد یا صحنه تشییع پیکر امام (ره) و حضور تکرار نشدنی مردم، از صحنههایی است که سینما، توان بازنمایی آن را در قالب سینمایی و داستانی ندارد.
او ادامه میدهد: مثلاً سریال «آفتاب و زمین» ساخته جواد شمقدری، فیلم «صنوبر» اثر مجتبی راعی یا فیلم «فرزند صبح» ساخته بهروز افخمی از بیان نقاط اوج زندگی امام(ره) پرهیز کردند و به حواشی پرداختهاند که در جای خود مهم است، اما نقاط اوج زندگی امام نیست.
اردکانی با بیان اینکه در انتخاب قالب نمایشی هم اشتباه کردیم، خاطرنشان میکند: نصف پولی که برای فیلم «فرزند صبح» هزینه شد، اگر خرج ساخت یک مستند خوب برای زندگانی امام (ره) میشد، تأثیر بهتری داشت. ساخت یک مستند فخیم و باشکوه که توان بازگویی زندگی امام (ره) را داشته باشد، خیلی بهتر از یک کار داستانی ناقص و ضعیف مثل فرزند صبح است که تولیدکنندگان هم حاضر نشدند آن را به نمایش عمومی بگذارند. به باور او، مدیران فرهنگی حاضر نیستند برای ساخت مستند هزینه کنند و پولها را خرج آثار نمایشی در قالب داستانی میکنند که این قالب در بخش محتوا و قصه هم ضعف دارد. چرا وقتی در حوزه ساخت فیلم و سریال به نتیجه نمیرسیم، روی ساخت مستند سرمایهگذاری نمیشود؟
این کارگردان، آثار نمایشی مستند درباره زندگی امام خمینی (ره) را گنجینهای برای آیندگان میداند و تأکید میکند: اگر از فرصت امروز بهره نبریم، 30-20 سال آینده شاهدان مستقیم روزهای انقلاب و یاران نزدیک امام در قید حیات نیستند، آنچه میماند همین مستندهاست.
اردکانی معتقد است: بهتر است که امام را در آیینه آشنایان و اطرافیان، دوستان و حتی دشمنانشان ببینیم چرا که وقتی مستقیماً به شخصیت امام نزدیک شدیم، موفق عمل نکردیم مثلا برخی فیلمها و سریال هایی که درباره امام ساخته شده، با این هدف بوده که مستقیما به شخصیت امام بپردازد، اما نتوانستهاند به شخصیت این بزرگوار نزدیک شوند. اردکانی با بیان اینکه فیلمسازان ما چقدر تصمیمات مهم حضرت امام را در قالبهای نمایشی به بوته تحلیل و نقد گذاشتهاند، یادآور شد: باید به چراهای زندگانی امام پاسخ دهیم نه اینکه حرفهای شعاری درباره این شخصیت مهم را در قالب نمایشی تکرار کنیم. به نظر میرسد قدرت مستند در این عرصه بیشتر از دیگر قالبهاست.
■ ماجراهای یک فیلم پرحاشیه
شاید مهمترین فیلمی که در این چهار دهه درباره امام خمینی(ره) ساخته شده، «فرزند صبح» است. فیلمی پرحاشیه که هنوز موفق به اکران نشده است. اوایل سال 83 خبر ساخت فیلمی درباره امام خمینی(ره) بازتاب وسیعی داشت و از همان ابتدا با حواشی زیادی همراه بود به طوری که این پروژه را به یکی از پرحاشیهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران تبدیل کرد.
پس از آن، فیلمبرداری تا تیرماه 84 در لوکیشن اصلی در حوالی شهریار که زمین آن خریداری شده بود، ادامه یافت تا اینکه افخمی اعلام کرد، فیلمبرداری تا یکی دو سال تعطیل خواهد بود چرا که بازیگر خردسالی که نقش امام (ره) را در سه، چهار سالگی بازی میکند، بسیار تواناست و ترجیح میدهد او در بخش دوم فیلم خودش نقش دوران هفت، هشت سالگی امام (ره) را بازی کند و این یعنی که پروژه باید متوقف شده تا این بازیگر خردسال کمی بزرگتر شود!
در هر صورت مرداد 85 فیلمبرداری بخش دوم پروژه «فرزند صبح» آغاز شد و پس از کشمکشهای بسیار پس از سه سال، آذرماه 86 به پایان رسید. پس از نمایش این فیلم در جشنواره بیست و نهم فجر، سیل انتقادات به سمت بهروز افخمی برای هفت سال زمانی که روی آن گذاشته است، سرازیر شد و البته او باز هم مانند زمان نمایش «فرزند صبح» در جشن خانه سینما، اصرار داشت که فیلم فعلی را او کارگردانی نکرده است چراکه حاصل تدوین جدید به کلی با آنچه او مد نظر داشته، متفاوت بوده است. افخمی طی این سالها هربار صحبت
«فرزند صبح» میشود باز بر تدوین و انجام مراحل نهایی فیلم تأکید دارد و معتقد است: فیلم «فرزند صبح» من هنوز در جشنواره به نمایش درنیامده است و آن نسخه که در جشنواره بود، کار من نبود. سرمایهگذاران این فیلم موافقت کردند تا این فیلم را کامل کنند و با تدوین سیفالله داد آن را به سرانجام برسانند.
نظر شما